شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

ما
رؤیای کسِ دیگری هستیم
نه این که در خوابش گیر افتاده باشیم.
ما خودِ...

چراغ‌های سالن خاموش می‌شوند
سالنی که تنها من
در آن نشسته‌ام.

دیشب
خوابش را دیدم
یک دَم نشسته بود روی تخته سنگش لبِ کوه
و عرقِ برنج...

تک نگاری

شعرها

لاکریموسای

لاکریموسای

محمود بهرامی

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

فروغ فرخزاد

 همیشه عیدها روشن بودی

 همیشه عیدها روشن بودی

سوری احمدلو

قدمت را بزن، نمی فهمند

قدمت را بزن، نمی فهمند

محمود صالحی‌فارسانی

ویدئو