شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آن شب 
شبِ سنگین و 
شبِ سگی بود
ویترین‌ها پر از اجساد و

از حرف‌های شما
آنچه در سیم تلگراف مانده
آرزوهای بزرگ نیست
کلمات...

هنوز بد طـــور
تیک تاک ساعت توی سرم بود
کـــه باران ایستاد
تا تلخی قهوه...

شعرها

این بار برای خودم می‌نویسم

این بار برای خودم می‌نویسم

مرتضی بخشایش

گزارش یک جشن

گزارش یک جشن

ستار جانعلی‌­پور

سلام بر همپیاله‌های من 

سلام بر همپیاله‌های من 

یونس هدایت مقدم

اندوه انبوه

اندوه انبوه

دریا لیراوی