شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آن شب 
شبِ سنگین و 
شبِ سگی بود
ویترین‌ها پر از اجساد و

از حرف‌های شما
آنچه در سیم تلگراف مانده
آرزوهای بزرگ نیست
کلمات...

هنوز بد طـــور
تیک تاک ساعت توی سرم بود
کـــه باران ایستاد
تا تلخی قهوه...

تک نگاری

شعرها

تاریک/تاریکخانه‌ام

تاریک/تاریکخانه‌ام

پروین نگهداری

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

فرزانه میرزاخانی

بار امانت

بار امانت

امیررضا وکیلی

جاده‌ای سوخته مانده‌ست؛ و اخگرهایش

جاده‌ای سوخته مانده‌ست؛ و اخگرهایش

بابک دولتی