شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آن شب 
شبِ سنگین و 
شبِ سگی بود
ویترین‌ها پر از اجساد و

از حرف‌های شما
آنچه در سیم تلگراف مانده
آرزوهای بزرگ نیست
کلمات...

هنوز بد طـــور
تیک تاک ساعت توی سرم بود
کـــه باران ایستاد
تا تلخی قهوه...

تک نگاری

شعرها

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

علی قنبری

تو در جانِ منی... دوری نکن دردت به جانِ من!

تو در جانِ منی... دوری نکن دردت به جانِ من!

حامد ابراهیم پور

آیینه می پرسد: چطوری؟!

آیینه می پرسد: چطوری؟!

بابک دولتی

کولی

کولی

مهشید رستمی