شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در سرم اتاقی است

در سرم اتاقی است
در انتهای دالانی بزرگ
 ولوله‌ای که هربار 
با تق‌و‌تق قدم‌های زنی
تا سکوت مطلق فروکش می‌کند!

تا پشت در می‌آید
کمی می‌ایستد
و دوباره بر‌می‌گردد...

در سرم اتاقی است 
در انتهای دالانی بزرگ
پنجره‌هایش
 تا چشم کار می‌کند باغ انار است
و درخت‌ها همه دست دارند

_ اتاقی در انتهای دالانی بزرگ
در کلیسایی در مسکو _

در سرم سده‌ی هجدهم است
و بعضی شب‌ها در خواب
زنی را در آسیاب دهکده‌ای
که شبیه اردوگاه آوارگان جنگی‌ست
ملاقات می‌کنم!

مهدی پوشکان

شعرها

طفلکی از همان سال‌ها پيش

طفلکی از همان سال‌ها پيش

عادل حیدری

گفته بودی که بازخواهی گشت

گفته بودی که بازخواهی گشت

مریم حسین‌زاده

شرجی یک کابوس!

شرجی یک کابوس!

شهرام شهیدی

بمب

بمب

بکتاش آبتین

ویدئو