شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

رؤیای شکارچی‌1

در فصل اوّل تبار‌نامه‌ی روباه
آورده‌اند:
زاغکی قالب پنیری دید
به دهان بر‌گرفت و زود پرید...
روبهی پر‌فریب و حیلت‌ساز...
این اتهام را
شاعر به او زده‌ست.
روباه
زیباست
مکّار نیست
پشت سرکسی
دروغ نمی‌گوید
با مرغ‌های خانگی روستای ما
در باره‌ی تورّم قیمت‌ها
نرخ نخود
و جنس چینیِ نشکن
لاف و گزاف نمی‌بافد
وقتی که برّه‌ها
خود را  به خواب می‌زنند
با گرگ‌ها نمی‌سازد
و زیر یک معاهده‌ی خونین را
امضا نمی‌کند
وقتی گرسنه است
با احترام
جان نجیب طعمه‌ی خود را می‌گیرد
سهم غذای روبهکان را
امّا
از چنگشان نمی‌رباید.
تنها گناه روباه این است که
انسان نیست.

محمدعلی شاکری‌یکتا

تک نگاری

شعرها

سفرنامه

سفرنامه

عبدالعلی عظیمی

اردبیل بایراغی

اردبیل بایراغی

مهدی آقازاده

هر چکامه تیغی برای خودزنی

هر چکامه تیغی برای خودزنی

شهریار کوراوند

 همیشه عیدها روشن بودی

 همیشه عیدها روشن بودی

سوری احمدلو