شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

کوچه‌ی سی‌و‌هفتم که شهید شد، مادر نداشت

کوچه‌ی سی‌و‌هفتم که شهید شد، مادر نداشت
کسی پلاک آویخته‌اش را قایم نکرد
بهت خاک‌خورده‌اش
روی تمام درها چرخید
لای پنجره‌های نیمه‌باز تلو خورد
و از ضرب‌در شیشه‌های قدی
قرمز
قرمز
آژیر پاشید
روی شانه‌هایش
نه بال بود
نه ستاره
از برج‌های نپریده
تا چروکیدگی شب
روی قامتش وصله تاب می‌خورد
نه بهمن‌زاد بود
نه چشم‌هایش را با خرداد گیرانده بود
بی صدای فصل‌ها
روزها را خط کشیده بود
دو چشم بزرگ
که از هیچ دری عبور نمی‌کنند
و بلد بود چطور مردن را از روی صورتش پس بزند

فیروزه برازجانی

تک نگاری

حصر خانگی

حصر خانگی

علی باباچاهی

جنینِ گمشده

جنینِ گمشده

صابر محمدی

شعرها

چکامه اناهید

چکامه اناهید

صدرا یوسف زاده

پنج شعر از سیروس نوذری

پنج شعر از سیروس نوذری

سیروس نوذری

چقدر باید پرنده شد

چقدر باید پرنده شد

سیدعلی صالحی

 صبح آن روز ساعت هفت از

صبح آن روز ساعت هفت از

محمد حسین عباسی