شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

محال است اشیاء حرف نمی‌زنند

محال است اشیاء حرف نمی‌زنند
اما 
تو فرّاری مثل الکل
ملحفه‌های رو تخت می‌گویند
من دائم‌الخمرم
قوطی جیبی‌ام می‌گوید
در باز و بسته می‌شود
و این یعنی
آمد و رفتی در کار است

گل‌آرا جهانیان

شعرها

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

مایرام تکیه‌ای

می‌توانی باشی

می‌توانی باشی

محمود بهرامی

آنْـدیگَری

آنْـدیگَری

جمال‌الدین بزن

مقدم بر لی لی  در سرزمین رقص

مقدم بر لی لی در سرزمین رقص

امیر خان پرور