شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

درود؛ دود پراکنده شد و شد بدرود
تو بی‌دماغی و من بی‌قرار بین دو...

...
                       ...

بعد از جنگ
خطوطِ مرزی به حالت اول برگشت
خیلی از سربازها اما
به...

به «فراز بهزادی»


تن بر دوش می‌کشم
چیزی به مراسم...

یکی چن تا میز اون طرف‌ترنشسته 
که بدجوری اصرار داره تو باشه
دارم...

من آن خرابه‌ی دیوارم که تکیه داد به من یک زن
دو پتک سرد به چشمان و درخت سبز به تن...

تک نگاری

شعرها

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

جعفر درویشان

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس

بشمارها

بشمارها

محمد اشور

به چه چیز جهان دلم خوش بود؟

به چه چیز جهان دلم خوش بود؟

شهرام میرزایی