شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

درود؛ دود پراکنده شد و شد بدرود
تو بی‌دماغی و من بی‌قرار بین دو...

...
                       ...

بعد از جنگ
خطوطِ مرزی به حالت اول برگشت
خیلی از سربازها اما
به...

به «فراز بهزادی»


تن بر دوش می‌کشم
چیزی به مراسم...

یکی چن تا میز اون طرف‌ترنشسته 
که بدجوری اصرار داره تو باشه
دارم...

من آن خرابه‌ی دیوارم که تکیه داد به من یک زن
دو پتک سرد به چشمان و درخت سبز به تن...

شعرها

خلیج

خلیج

امین رجبیان

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

ایرج کیا

 فاصله‌ام با بشقاب سفیدى كه شكست،

فاصله‌ام با بشقاب سفیدى كه شكست،

سوری احمدلو

تلفن زنگ بزند

تلفن زنگ بزند

سارا مؤیدی