شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

درود؛ دود پراکنده شد و شد بدرود
تو بی‌دماغی و من بی‌قرار بین دو...

...
                       ...

بعد از جنگ
خطوطِ مرزی به حالت اول برگشت
خیلی از سربازها اما
به...

به «فراز بهزادی»


تن بر دوش می‌کشم
چیزی به مراسم...

یکی چن تا میز اون طرف‌ترنشسته 
که بدجوری اصرار داره تو باشه
دارم...

من آن خرابه‌ی دیوارم که تکیه داد به من یک زن
دو پتک سرد به چشمان و درخت سبز به تن...

شعرها

باد سر میکوبد

باد سر میکوبد

فهیمه جهان آبادی

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

دادی کشید بر سر ِ زن: «هی نگو بمان

آزاده بدیهی

هر چکامه تیغی برای خودزنی

هر چکامه تیغی برای خودزنی

شهریار کوراوند

زیبای همیشه غمگین

زیبای همیشه غمگین

سابیر هاکا