شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

کاش می‌شد در سرمایِ‌ صبح
در قرن انزوا
باد را صدا زد 
و برای مکاشفه‌ی سلام...

می‌دوم 
نمی‌رسم
سایه‌ات
پشت‌سرم
شکلک در‌می‌آورد...

شعرها

به موازاتِ دریا

به موازاتِ دریا

راد قنبری

هرجا می‌روم 

هرجا می‌روم 

وجیهه نوزادی

در باغ

در باغ

شاپور جورکش

هرگز در پیِ صندلی خالی

هرگز در پیِ صندلی خالی

قاسم آهنین جان