شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

خیالِ‌مرگ

به چه می‌اندیشد انسان
آن دم که به‌یکباره درمی‌یابد
دیگرش از مرگ گریز نیست
و آرشه‌ای استخوانی رعشه‌ی آخر را
به جانِ اعصابِ مغز می‌اندازد؟
صور می‌دمند
و آدمی،
همچنان که تل تصاویرِ آشنایان را
در هزارتوی حافظه بالا می‌آورد،
وزنِ فرشتگان را بر شانه‌هاش
می‌پذیرد.
صور می‌دمند، صورِ عزراییل:
جیغی صامت که بهنگامِ خواب
در حنجره یخ می‌زند،  
شمشیری که در نیامِ گلو 
زنگار می‌بندد.
صور می‌دمند، صورِ مرا می‌دمند و آن هنگام
جانِ من آرزوهای ناکامش را
به هیئتِ پروانگانی سیاه‌بال پرواز خواهد داد
با تن‌لرزه‌ی فرجامین:
در آسمانی جهت‌باخته،
 هاویه.  
 

میلاد کامیابیان

تک نگاری

شعرها

در میانه‌ی راه

در میانه‌ی راه

امید نیکبخت

کنارِ میدون شوشم،

کنارِ میدون شوشم،

سروش الهی

آه ای غرور متصل به غم

آه ای غرور متصل به غم

احمد امیرخلیلی

هر چکامه تیغی برای خودزنی

هر چکامه تیغی برای خودزنی

شهریار کوراوند

ویدئو