شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تاریکی باد

تاریکی باد
سایه‌ی درختان کاج را
منقلب می‌کند؛
سوزن‌های کاج
فرو می‌روند در ماه
و ستاره‌ای دور، پشت سوزنی خُرد
مخفی می‌ماند،
و جهان
ناگاه 
تحت‌تأثیر ریلکه1 است.

می‌خواهم در تاریکی شعری از ریلکه
 خلوت کنم.

 در سنگ‌های کوچک صاف 
که در‌هایکوها فرسوده‌اند
خانه‌ای داشته باشم؛
 کسی صدایم نزند،
ستاره‌ی دوری باشم
که در هیاهوی ورزشگاهی بزرگ 
کاری به کارش ندارند،
به حال خود رها شده است...

پی‌نوشت:
1.  راینر ماریا ریلکه، شاعر اتریشی

 

زینب صابر

تک نگاری

شعرها

بر پیراهن بیمارستان

بر پیراهن بیمارستان

فرخنده حاجی زاده

این کشکرت‌های اخبار

این کشکرت‌های اخبار

حامد پورشعبان

...  دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

... دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

فرحناز عباسی

تو تمام رفتگان منی

تو تمام رفتگان منی

فرناز فرازمند