شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بی‌چراغ

وقتی تو نیستی چه بگویم به تو
وقتی تو نیستی چه بگویم به چراغ
به ساعاتی طولانی در انتهای شب که در او ستاره‌ها افسرده‌اند
نوری نیست در چشم‌های من
در ایوانی طولانی که پرسه می‌زنم چون بیماران روانی
از روی افسردگی آب می‌نوشم
از روی بی‌حوصلگی رویم را برمی‌گردانم
عکسم در شیشه‌ها و پنجره‌ها جا‌به‌جا می‌شود
به کجا بروم بی‌تو
و خنده‌های مأیوس من که دیگر نیستند
بی تو، بی آینده، بی چراغ.

محمدباقر کلاهی اهری

تک نگاری

عطا و لقای امید

عطا و لقای امید

سید‌فرزام حسینی

شعرها

  شهر را تکه‌ای چشم‌هات  خفه می‌کند در شعر

 شهر را تکه‌ای چشم‌هات  خفه می‌کند در شعر

بهراد باغبانی نیک

چکامه اناهید

چکامه اناهید

صدرا یوسف زاده

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

احسان بدخشانی

سه شعر از علی بیکی

سه شعر از علی بیکی

علی بیکی