شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...
از راهروی شب، می‌آد بیرون ستاره
می‌گرده دورِ خاطراتش،...

...

از رودخونه عکس گرفتیم
جریان آب، بی‌حرکت شد
وایساد باد؛ خیره...

...

سر کشیده‌م شبِ‌چهاردهو
ماه توی گلوم گیر کرده
...

...

جیغِ سفید و روشنِ ماهم
بغضِ سیاه و ساکتِ چاهم
انگشت‌هام روی...

...

مِه رو تزریق کرد تو‌ی رگم، قبلِ بدخیم‌تر بشه تومور
بعدِ طوفانیِ...

می‌شینه پشتِ رُل، جلوش پیسته، هر سمت می‌ره، تابلوی‌ایسته!
هردفعه توو...

نورِ «چراغ» خَم شده توی «مطالعه» 
سایه‌م دوشاخه رو...

هفت بار می‌زنم رو «دکمه‌ی برف»
همه‌ی قاره‌ها سفید...

شعرها

چرخیدی و از دست دشمن سر درآوردی

چرخیدی و از دست دشمن سر درآوردی

احسان بدخشانی

نفست را حبس کن

نفست را حبس کن

محمد شیرازی

جمهوری

جمهوری

لیلا ساتر

اجماع رسانه ها جریانی اصلی دارد

اجماع رسانه ها جریانی اصلی دارد

کبوتر ارشدی