شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...
از راهروی شب، می‌آد بیرون ستاره
می‌گرده دورِ خاطراتش،...

...

از رودخونه عکس گرفتیم
جریان آب، بی‌حرکت شد
وایساد باد؛ خیره...

...

سر کشیده‌م شبِ‌چهاردهو
ماه توی گلوم گیر کرده
...

...

جیغِ سفید و روشنِ ماهم
بغضِ سیاه و ساکتِ چاهم
انگشت‌هام روی...

...

مِه رو تزریق کرد تو‌ی رگم، قبلِ بدخیم‌تر بشه تومور
بعدِ طوفانیِ...

می‌شینه پشتِ رُل، جلوش پیسته، هر سمت می‌ره، تابلوی‌ایسته!
هردفعه توو...

نورِ «چراغ» خَم شده توی «مطالعه» 
سایه‌م دوشاخه رو...

هفت بار می‌زنم رو «دکمه‌ی برف»
همه‌ی قاره‌ها سفید...

تک نگاری

شعرها

شب را که ورق بزنی

شب را که ورق بزنی

علیرضا ملک زاده

برای احمدرضا احمدی

برای احمدرضا احمدی

م. مؤید

عاشقانه به: فرهنگ، دار، هنر

عاشقانه به: فرهنگ، دار، هنر

شاپور جورکش

در برهنگی بلندترین شب سال

در برهنگی بلندترین شب سال

مهتاب موسوی