شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

عصر

این را یاد گرفته‌ام اما
هر عصر بازی‌های خودش را دارد
آدم‌های خودش

از ساختن اسطوره
تا ازدحامی به یک‌ رنگ
و به عنوان لشکرهای تاریک

و بیشتر از خودم
دلم به حال کسانی می‌سوزد
که حتی دلخوش
به داشتن قبری خانوادگی هستند

نه زنده نه مرده‌ی بعضی اما
می‌‌توانند
به برگشتن تا به منزل فکر کنند حتی
تا برسد.

هرمز علیپور

شعرها

به جرم شانس نیاوردن

به جرم شانس نیاوردن

فرزین منصوری

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

احسان بدخشانی

می‌گذارم تخت به خواب بعد‌از‌ظهرش ادامه دهد

می‌گذارم تخت به خواب بعد‌از‌ظهرش ادامه دهد

نسرین بشردوست

گزارش یک جشن

گزارش یک جشن

ستار جانعلی‌­پور