شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

روبه‌روی آیینه خلوتی قرمز پا داده است

روبه‌روی آیینه خلوتی قرمز پا داده است
رُژ
گونه
سایه
خط لب‌...
صندلی هزار دور می‌چرخد
تو در تو اتاق‌ها به‌هم گره می‌خورند
خاطرات جیغ می‌کشند
کفش‌هایم جوانه می‌زند
پاهایم ریشه می‌دهند
دستانم قد می‌کشد، سقف را می‌شکافد
و تنهایی را ...
به سیاه‌چاله‌های فضایی پرتاب می‌کنم
صندلی می‌ایستد‌...
آلبوم با تصویر من ورق می‌خورد
باد تو را بلعیده است
و آیینه بَزَک‌ها را ...
پنجره را باز می‌کنم
آفتاب صورتم را می‌بوسد
و درختی تنومند کنار اتاقم
برای پرندگان آواز آشیانه سر می‌دهد
تو نیستی
این‌جا همه‌چیز عوض شده است

پریا کمالی

شعرها

روژان

روژان

سیدعلیرضا ذوالفقاری

 به‌دست همه چراغی بود

به‌دست همه چراغی بود

احمدرضا احمدی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

حمید حسینیان

درخت برف، که در باغ، برگ و بار ندیده

درخت برف، که در باغ، برگ و بار ندیده

هادی خور شاهیان