شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

روبه‌روی آیینه خلوتی قرمز پا داده است

روبه‌روی آیینه خلوتی قرمز پا داده است
رُژ
گونه
سایه
خط لب‌...
صندلی هزار دور می‌چرخد
تو در تو اتاق‌ها به‌هم گره می‌خورند
خاطرات جیغ می‌کشند
کفش‌هایم جوانه می‌زند
پاهایم ریشه می‌دهند
دستانم قد می‌کشد، سقف را می‌شکافد
و تنهایی را ...
به سیاه‌چاله‌های فضایی پرتاب می‌کنم
صندلی می‌ایستد‌...
آلبوم با تصویر من ورق می‌خورد
باد تو را بلعیده است
و آیینه بَزَک‌ها را ...
پنجره را باز می‌کنم
آفتاب صورتم را می‌بوسد
و درختی تنومند کنار اتاقم
برای پرندگان آواز آشیانه سر می‌دهد
تو نیستی
این‌جا همه‌چیز عوض شده است

پریا کمالی

شعرها

برادرم دیشب درگذشت

برادرم دیشب درگذشت

عبدالله علوی

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

علی قنبری

جاده‌ای سوخته مانده‌ست؛ و اخگرهایش

جاده‌ای سوخته مانده‌ست؛ و اخگرهایش

بابک دولتی

 خواب تمام نمی‌شود

خواب تمام نمی‌شود

مهدی اکبری فر

ویدئو

شعرخوانی سعید سلطانی

شعرخوانی سعید سلطانی

سعید سلطانی‌طارمی