شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

عشق یعنی بدوی تا برسی زود به هیچ

عشق یعنی بدوی تا برسی زود به هیچ
بدوی تا برسی زود به مقصود؛ به هیچ
مژده دادند که مأیوس نباید بودن
می‌رسد هر که در این راه نیاسود، به هیچ
«در ازل پرتو حسنش ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و» جز هیچ نیفزود به هیچ*
کمترین معجزه‌ی عشق همین نومیدی است
ای خوشا هر که شود راضی و خشنود به هیچ
گفتم: آخر به کجا می‌رسد آدم با تو؟
عشق خندید به حال من و فرمود: به هیچ!

*حافظ: در ازل پرتو حسنش ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

یعقوب زارع ندیکی

شعرها

روشنم کن شبیه سیگارت

روشنم کن شبیه سیگارت

امیررضا وکیلی

من خوبم 

من خوبم 

فرخنده حاجی زاده

مثلاً

مثلاً

عبدالعلی عظیمی

با چشم‌های نصفه‌خمارت 

با چشم‌های نصفه‌خمارت 

شهرام میرزایی

ویدئو