شوری به این فضای پریشان بیاورید
ابریست حال دهکده باران بیاورید
من کدخدایتان شدهام تا شبیه من
روزی به عمق کفر خود ایمان بیاورید
دیریست گله در کف دستان گرگهاست
آرامشی به خاطر چوپان بیاورید
یخ بسته قلب سنگ زمین کاش چند روز
خورشید را به مزرعه مهمان بیاورید
گاهی فریب فلسفهیعشق و عاشقیست
ایمان به بیگناهی شیطان بیاورید
اندوه سالها خفقان سهم من، شما
عشقی به وسعت دل انسان بیاورید