EN
شعرها
صوت ها
ویدئوها
کتاب ها
شب و روز ندارد این شرارت حشرات که بالا بزند آن...
دیر یا زود از زیر برف بالا میآیند و با عطرشان تمام صحرا را پر...
آخرین بار ردش را بر پیشانی ماه دیدند گوزنی که بین...
من هیچوقت سنگ زیرین آسیاب خودم نبودم هربادی که میوزید
علی یاری
پوریا سوری
علیرضا بهنام
رسول رخشا