شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

زنی که یک‌هو از پیچ کوچه ظاهر می‌شود
قوانینی دارد برای خودش
و خودش را...

هر بار که بخواهی کوزه شوی
بار اول است
زمین نمی‌گذارد کسی بی‌هیچ...

تو پس از خواندن جمله‌ی بعدی
به نمک‌زاران جن‌زده تبعید می‌شوی
...

سه برابر شما زُل‌زدم به ساعتِ در تاریکی
که صدای پای گزمه‌ها را نظم...

روی خط زلزله ولو شدم
می‌آید، بیاید
نیاید، نیامده است.
برای...

مردگان نه از خود که از ما تهی می‌شوند
و چقدر که ارواحِ مُقرنس
دلیل فقدان ما...

همیشه زنم می‌رود که چای بیاورد
اما نمی‌آید و زن دیگر
استکانی...

همیشه زنم می‌رود که چای بیاورد
اما نمی‌آید و زن دیگر
استکانی...

دیگرانی اگر از خواب می‌پرند
من بارها ار بیداری پریده‌ام،
در قُرُق، با...

می‌خواهم در این غروب
از پیراهن گل‌دارت به خانه برگردم
مثل...

تلفن را که برمی‌داری
دود سیگارم جهت را گم می‌کند
و مثل...

با چند خواب نصفه‌نیمه
که نمی‌توان هیولای بیسکویتی را ترساند
در اتاق...

شعرها

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

محمود صالحی‌فارسانی

دو شعر از سیده تکتم حسینی

دو شعر از سیده تکتم حسینی

سیده تکتم حسینی

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

زینب حسن پور

من که مبهوت چنان قوی،  و رقص

من که مبهوت چنان قوی، و رقص

منصور اوجی