شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سراب

خیابان پر از حماقت بود
و مرگ فریاد می‌شد
عابران کوچه‌های انتظار
بر دوراهی‌های تو در تو
آب در سراب می‌ریختند
وطن در خویش گم
درختان دار بیداران
و حلقه‌ها به حلقوم حلق 
محکم‌تر
اسیر مانده بی‌خبر
بگو چگونه ره برم به در
از این شب سیاه بی‌سحر

رضا محمودی‌حنارود

شعرها

مکروه

مکروه

جمال‌الدین بزن

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

زینب حسن پور

میدان

میدان

رضا ترنیان

 از گپ با درخت نارنج

از گپ با درخت نارنج

حامد پورشعبان