شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

ساز که می‌زنی

ساز که می‌زنی
چیزی در من طغیان می‌کند
شبیه رگبار کلاش در عروسی‌ها
شبیه شعله‌ور‌شدن گالنی در قاچاق سوخت 
شبیه مرگ وقتی با سیبی در دستت در نزدیکی ما قدم می‌زند
 در خودم می‌روم
مانند سری در سطل زباله که یافتن هیچ‌چیزی خوشحالش نمی کند
شهری که نباید دیده شود
از لول تریاک زنی در خرابه
از سوراخ پیشانی شاعری در بیابان
و حلقه‌ی اعدام کودکی از بار هروئین
بنواز حبیب بنواز
سرم تیر می‌کشد
تار قیچکت یا 
ماشه‌ی هر اسلحه
هیچ فرقی نمی‌کند 
هنر را با هر انگشتی که بگیری کشنده است

فرهاد گلستانه

تک نگاری

شاعر، زندان و شعر ...

شاعر، زندان و شعر ...

محمدرضا عبادی صوفلو

لئونارد کوهن فارسی

لئونارد کوهن فارسی

هادی خوانساری

شعرها

خلیج

خلیج

امین رجبیان

سفر‌نامه‌ی این تابستان

سفر‌نامه‌ی این تابستان

جواد مجابی

خیابان‌هایی هم  هستند

خیابان‌هایی هم  هستند

پروین نگهداری

آه ای غرور متصل به غم

آه ای غرور متصل به غم

احمد امیرخلیلی

ویدئو