شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از غنایم جنگی
تنها لبی را ﺑﺮﻣﻲدارم
ﻣﻲگذارم، درست
زیر ﭼﺸﻢهایی که
...

از غنایم جنگی
تنها لبی را ﺑﺮﻣﻲدارم
ﻣﻲگذارم، درست
زیر ﭼﺸﻢهایی که
...

پدربزرگ
ﺗﻔﻨگش را
از شاﻧﻪی دیوار برداشت
_ ﻣﻲشود !!
سکوت را به...

شعرها

پنج شعر از محمد منافی

پنج شعر از محمد منافی

محمد منافی

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

مجتبی هژبری

...  دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

... دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

فرحناز عباسی

به چه چیز جهان دلم خوش بود؟

به چه چیز جهان دلم خوش بود؟

شهرام میرزایی