شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تا شوقم تقاضا که می‌گیرد، از لبریز حیرتم خالی می‌شود سر تسلیم آفتاب افتادم،...

تا شوقم تقاضا که می‌گیرد، از لبریز حیرتم خالی می‌شود سر تسلیم آفتاب افتادم،...

میان فرکانس عصرهای صورتت کوچه  
در نمای مرفین پلاستیکی می‌شکند، روی...

من‌ از حروف صدادار اسب آمده‌ام
 ـ بسیارم ـ اندام گوزن را می‌چیند،...

از آن‌جایی که می‌شود  ـ بایدم ـ را  درخت چنار نامید. از همین‌جاست؛...

به‌شدت درخت که می‌شوم به تایپ شکوفه می‌رسم، دقیقاً بکارت دریا گوش بود؛ که من...

تک نگاری

شعرها

تقویم پاییزی

تقویم پاییزی

بکتاش آبتین

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

کوروش رنجبر

باد سر میکوبد

باد سر میکوبد

فهیمه جهان آبادی

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

حامد ابراهیم پور