شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

قلوه‌سنگ‌ها را بگذارید
ای به شب خیره!
ای در سرتان،...

به راه‌هایی خراب 
با گوش‌واره‌ی سنگی می‌دوم.  
با...

بگذار آوازی نباشم که 
قرقگاه چرا را سیاه کند 
و شعف این صبح 

من از سرانجام آن بوسه 
به نوشته‌ای بر سنگ 
بدل شدم 
...

شعرها

 صبح آن روز ساعت هفت از

صبح آن روز ساعت هفت از

محمد حسین عباسی

اثمر ابراهیمی

...  دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

... دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

فرحناز عباسی

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

امشب  خوابم را  عریان می‌کنم 

هوشنگ رئوف