شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

«تو»
شاید یک ساندویچ را با سس فراوان
مثل نهنگ ببلعد
...

بهشت بوی نان تازه است که تویی
که من روی دست‌هایم به صبحانه دعوتت می‌کنم
...

شعرها

سربازها رفتند

سربازها رفتند

وجیهه نوزادی

رؤیایی آن سوی روزگاران

رؤیایی آن سوی روزگاران

نصرت‌الله مسعودی

در میانه‌ی راه

در میانه‌ی راه

امید نیکبخت

مرگ، برهنه و تنها در زیر صاعقه

مرگ، برهنه و تنها در زیر صاعقه

اقبال معتضدی