شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بر مستی من حد سزاوار زدند
با شک و یقین تهمت بسیار زدند
حلاج شدم ولی به کفرم...

خسته از بی‌شباهتی به خودش 
از تو دلگیر می‌شود هر روز 
بی...

تک نگاری

شعرها

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

کوروش رنجبر

یک اعلان عمومی برای تذکر دوباره

یک اعلان عمومی برای تذکر دوباره

سردار شمس‌آوری

چشم‌هایم زبان منند

چشم‌هایم زبان منند

فیروزه برازجانی

به صبحی دیگر

به صبحی دیگر

محمود معتقدی