شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

 

پنجره را به نور
هر چه شستشو دادیم 
     ...

 

که گاو از این خوابِ وارونه، بالا رفت 
چشم بدواند از دامن کشیدنت...

 

برای دسترسی، جهان، مرکزِ خود را ایفا می‌کند
بدنِ آغازین، ضخیم...

تک نگاری

شعرها

رؤیایی آن سوی روزگاران

رؤیایی آن سوی روزگاران

نصرت‌الله مسعودی

رنگی بر دهان مرده ام بزن

رنگی بر دهان مرده ام بزن

فهیمه جهان آبادی

چشم‌هایم زبان منند

چشم‌هایم زبان منند

فیروزه برازجانی

می‌آیی 

می‌آیی 

م. مؤید