شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها


جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»
که بی‌گدار هوا...

كه لبم برسد سر وقت را جدا كند از لاشه‌ی شب
بوی عطر و عرق را ببوسد، دور گردن تب‌خیزت

از خبرت كه می‌آمد خبر نداشتی
تو تازه مرده بودی و مردن تازه داشت داغ می‌شد
روی...

برمانم ازین چریدنِ امن
از زوزه‌های خونی زیر پوستم درم بیار
بدرانم ازین...

تک نگاری

شعرها

لیوان چای منتظر بودم 

لیوان چای منتظر بودم 

معین صباغ‌مقدم

این بار برای خودم می‌نویسم

این بار برای خودم می‌نویسم

مرتضی بخشایش

تو رفته‌ای 

تو رفته‌ای 

سارا خلیلی جهرمی

سیم‌های یک بمب ساعتی

سیم‌های یک بمب ساعتی

گروس عبدالملکیان