شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

نزدیک بود بی‌محابا
از خیابان بگذرم
نابینایی که ناگهان
چشمش به تو...

بی عشق...
یک زن
می‌تواند
تمام چراغ‌ها را خاموش کند
حتی...

من همان گلوله‌ای 
که صدایش
فراری‌ات داد
تو
همان...

زن‌هایی که از انجمن ادبی برمی‌گردند
قرار نیست
همگی
عاشق...

باران
مأمور شهرداری است
که چاله‌ها را 
پر می‌کند
به...

تک نگاری

شاعر، زندان و شعر ...

شاعر، زندان و شعر ...

محمدرضا عبادی صوفلو

شعرها

در خبرهای شبانه

در خبرهای شبانه

احمدرضا احمدی

قدمت را بزن، نمی فهمند

قدمت را بزن، نمی فهمند

محمود صالحی‌فارسانی

این روزا ...

این روزا ...

سیمین چایچی

از بریده‌ها

از بریده‌ها

شهین خسروی نژاد