شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

احساس می‌کنم
در بهترین دقایق این شام مرگ‌زای هم
هرگز نبوده قلب من...

 


تلخابِ ته‌نشین‌شده در دریاچه‌های منی1
...

وطن مابینِ دو آب بود
بدنی سخت و تراشیده
داعی و گرم
که صدای موج گرفته بود...

و انگشت‌هایش پیش از لوله‌‌ی تفنگ رسید
پیراهن پوسیده را رد کرد 

تک نگاری

شعرها

سربازها رفتند

سربازها رفتند

وجیهه نوزادی

منیک له خو مدا ونتر...

منیک له خو مدا ونتر...

جمیله چوپانی

تیمارستان

تیمارستان

ستار جانعلی‌­پور

شانم داوەتە بەر خۆر و

شانم داوەتە بەر خۆر و

میلاد امان الهی