شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

احساس می‌کنم
در بهترین دقایق این شام مرگ‌زای هم
هرگز نبوده قلب من...

 


تلخابِ ته‌نشین‌شده در دریاچه‌های منی1
...

وطن مابینِ دو آب بود
بدنی سخت و تراشیده
داعی و گرم
که صدای موج گرفته بود...

و انگشت‌هایش پیش از لوله‌‌ی تفنگ رسید
پیراهن پوسیده را رد کرد 

تک نگاری

شعرها

تاریک/تاریکخانه‌ام

تاریک/تاریکخانه‌ام

پروین نگهداری

در باغ

در باغ

شاپور جورکش

هرگز در پیِ صندلی خالی

هرگز در پیِ صندلی خالی

قاسم آهنین جان

فالگیر

فالگیر

محمدحسین بهرامیان