شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آتش پریده بود از چشمم
افتاده بود روی دامنم
که در آن چهارمتری بی‌روزن
...

دل بشویم و دست 
و گردن برافرازم  به زوزه در ارتفاع 
درشب سیاه...

از دست من برنمی‌آید الا دود 
و الفتی که میان آتش و ماست 
در بسیط...

باغ عجایب است 
بی آن که معلق  مانده باشد 
وحرفی از طبقات بهشت...

باغ عجایب است 
بی آن که معلق  مانده باشد 
وحرفی از طبقات بهشت...

اول صدا پدرم بود
بعد یک قطره اشک 
بالاخره مردی که دهان نداشت 
و...

تک نگاری

شعرها

چرخیدی و از دست دشمن سر درآوردی

چرخیدی و از دست دشمن سر درآوردی

احسان بدخشانی

نشستم بی‌تفاوت روبه‌روی ماه در کافه

نشستم بی‌تفاوت روبه‌روی ماه در کافه

مهدی مهدوی

...  دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

... دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

فرحناز عباسی

پرنده‌ی کوچك!

پرنده‌ی کوچك!

اقبال معتضدی